این فعل به معنی خنک کردن یا خنک شدن می باشد
کاربرد این فعل در جملات آلمانی
Er holte einen Eimer kaltes Wasser, um den Motor abzukühlen
او یک سطل آب سرد برداشت تا موتور را خنک کند
Wenn die Nacht klar bleibt, wird es stark abkühlen
اگر شب هوا صاف باشد بسیار خنک تر می شود
Puste doch, dann kühlt der Tee schneller ab
فوت کن، چای سریعتر خنک می شود
Nach seiner Lüge kühlte unsere Freundschaft merklich ab
پس از دروغ او، رفاقت ما به طرز قابل توجهی به سردی گرایید