این فعل به معنی ناخواسته از راهی منحرف شدن می باشد
von der Fahrbahn abkommen
این فعل به معنی از عقیده ای صرف نظر کردن یا دور شدن از هدف واقعی می باشد
همچنین این فعل به معنی انجام کاری را متوقف کردن ،از محل کار خود دور شدن یا خلاص کردن خود از کاری نیز می باشد
گاهی این فعل به معنی آغاز کردن یک تمرین یا مسابقه ورزشی با روش معینی می باشد
گاهی این فعل به معنی چیزی یا سنتی می باشد که از مد خارج شده باشد یا مرسوم نباشد
در ورزش تیراندازی این فعل به معنی شلیک در یک جهت مشخص به یک هدف می باشد
کاربرد این فعل در جملات آلمانی
Aber ich bin vom Thema abgekommen, ich wollt nur sagen...
اما من از موضوع منحرف شدم، فقط می خواستم بگویم....
Der Läufer kam gut vom Start ab
دونده به خوبی از اول شروع کرد
Man sagt dann, der Schütze sei rechts, links, hoch oder tief abgekommen
گفته می شد تیرانداز به سمت راست، چپ، بالا و پایین شلیک کرد
Holmers, Sie können ja wohl für eine Stunde von Ihrem Dienst abkommen
هولمرز شما می توانید برای یک ساعت محل کار خود را ترک کنید
diese Sitte ist heute ganz abgekommen
این رسم امروزه کامل منسوخ شده است