این فعل به معنی زدودن چیزی از جایی با ضربه زدن یا تکاندن می باشد مثل تکاندن خاک از روی لباس با ضربه زدن
این فعل به معنی نوعی معاینه در پزشکی می باشد که با کوبیدن همراه می باشد
همچنین به معنی علامتیست که رهبر یک گروه ارکستر برای قطع موسیقی می دهد
کاربرد این فعل در جملات آلمانی
Er kolpft den Schnee vom Mantel ab
او برف را از روی کتش می تکاند
Die Ärztin klopft die Brust des Patienten mit dem Finger ab
دکتر با انگشتش به سینه بیمار ضربه می زند