این فعل به معنی تحویل دادن چیزی به کسی می باشد مثل تحویل نامه یا تحویل دادن چیزی برای نگهداری از آن مثل تحویل لباس به مسئول یک رختکن
این فعل به معنی با کسی چیزی را تقسیم کردن می باشد
در ورزش به معنی واگذار کردن توپ به هم تیمی می باشد مثل پاس دادن در فوتبال یا یک ست را واگذار کردن مثل والیبال
گاهی اوقات به معنی انتشار یافتن گرما از یک جسم مثل گرمای بخاری یا انتشار امواج رادیویی می باشد
در عامیانه نیز به معنی ایفای یک نقش خاص در یک صحنه نمایش می باشد
کاربرد این فعل در جملات آلمانی
die bearbeiteten Daten werden per Mausklick an den Zentralspeicher abgegeben
داده های پردازش شده با یک کلیک ماوس به مرکز ذخیره سازی مرکزی تحویل می شوند
Er gibt von seinem Verdienst keinen Cent an den Haushalt ab
او یک سنت از درآمد خود را با خانواده تقسیم نمی کند
Wenn er doch (den Ball) abgegeben hätte
اگر توپ را پاس داده بود
Auch den zweiten Satz hat er abgegeben
او ست دوم را نیز واگذار کرده است
der Ofen gibt genügend Wärme ab
اجاق به اندازه کافی گرما ایجاد می کند
Sie müssen den Mantel in der Garderobe abgeben
شما باید پالتو را به رختکن تحویل دهید
یک اصطلاح کاربردی هم برای این فعل موجود هست😄
den Löffel abgeben
که به معنی مردن می باشد