در حال بارگذاری...
    مشخصات خبر، مقاله

آموزش فعل های پرکاربرد آلمانی(Abfallen)

آموزش فعل های پرکاربرد آلمانی(Abfallen)

این به معنی چیزی از جایی جدا شدن و افتادن می باشد مثل برگ درخت

 

معنی دیگر این فعل سهم بردن از چیزی می باشد

 

معنی دیگر این فعل باقی مانده از ساخت چیزی می باشد مثل باقیمانده پارچه از دوخت لباس

 

گاهی این فعل به معنی جدا شدن از یک حزب، دین یا عقیده یا هر چیز دیگر می باشد مثل ترک یک حزب سیاسی

 

گاهی این فعل به معنی شیب دار شدن جاده می باشد

 

گاهی اوقات به معنی کیفیت عملکرد چیزی کاهش یافتن یا کاهش وزن می باشد

 

گاهی اوقات به معنی عقب افتادن از دیگران می باشد مثل یک دونده که در مسابقه از بقیه عقب تر است

der Läufer fällt ab

دونده عقب افتاد

 

و همچنین گاهی اوقات به معنی قایقی را در مسیر باد قرار دادن می باشد

 

کاربرد این فعل در جملات آلمانی

 

Im Herbst die Blätter von den Bäumen abfallen

در پاییز برگ ها از درختان می ریزند

 

 

wenn er mir beim Verkaufen hilft, fallen auch ein paar Euro für ihn ab

اگر او برای فروش به من کمک کند، چند یورو سهم می برد

 

 

Beim Zuschneiden ist kaum Stoff abgefallen

پارچه خیلی کمی هنگام برش باقی ماند

 

 

Das Gebirge fällt nach Osten ab

کوه ها به سمت شرق شیب دارند

 

 

Gegen seinen Freund fiel er sehr ab

نسبت به دوستانش خیلی عقب افتاد

 

 

Um den Kurs zu ändern, musste er mit dem Boot vom Wind abfallen

برای تغییر مسیر او مجبور شد با قایق در مسیر باد حرکت کند

 

 

 

 

 

 

اضافه کردن نظر جدید

به این مقاله امتیاز دهید