این فعل به معنی چکاندن چیزی مانند ماشه تفنگ یا دوربین عکاسی می باشد
معنی دیگر این چیزی را فشار دادن به منظور بررسی جریان هست مثل فشار دادن رگ های خونی
معنی دیگر این فعل کسی را محکم در آغوش گرفتن و فشار دادن می باشد
گاهی اوقات این فعل به معنی جریانی را قطع کردن می باشد مانند جریان آب یا گاز
گاهی اوقات به معنی با فشار چیزی را از خود دور کردن می باشد مثل هل دادن یک قایق
به ندرت در زبان محاوره ای به معنی پرداخت کردن نیز می باشد
کاربرد این فعل در جملات آلمانی
Bei dieser Kamera kann man nichts einstellen, man drückt einfach ab
با این دوربین نمی توان هیچ چیز را تنظیم کرد فقط باید ماشه آن را کشید
Er hat seine Freundin abgedrückt, nachdem er sie so lange nicht gesehen hatte
او دوستش را محکم در آغوش گرفته است بعد از اینکه مدت زیادی او را ندیده بود
Er drückte das Boot mit dem Fuß vom Ufer ab
او قایق را با پا از ساحل دور کرد
چند اصطلاح با این فعل
jemandem das Herz abdrücken
این اصطلاح به معنی این هست که کسی را از لحاظ عاطفی تحت فشار شدید بذارید یا دل کسی را بشکنید
jemandem die Luft abdrücken
کسی را از لحاظ مالی به ورشکستگی بکشانید