این فعل به معنی چیزی هست که کامل بسوزه و از بین بره مانند یک خانه، یک شمع یا چوب کبریت یا غذایی که بسوزه و همچنین به معنی سوختن یا سوزانیدن
Der Wald ist abgebrannt
جنگل سوخته است
die Kerzen sind abgebrannt
شمع ها سوخته اند
ein Feuerwerk abbrennen
آتش بازی راه انداختن
یا هر چیزی که از آن آتش خارج شود مثل یک لوله تفنگ یا ابزار برش
Unkraut abbrennen
زائده ها را سوزاندن
کاربرد این فعل در جملات آلمانی
Alle Streichhölzer bis auf eines waren abgebrannt
همه کبریت ها بجز یکی سوخته بود
Bevor die Feuerwehr ankam, waren die beiden Gebäude schon abgebrannt
قبل از اینکه آتش نشان ها برسند هر دو ساختمان سوخته بودند