این فعل به معنی گاز زدن یا چیزی را با دندان جدا کردن هست
حرف اضافه ای که گاهی برای این فعل استفاده میشه von هست
کاربرد این فعل در جملات آلمانی
Sie beißt ein kleines Stück vom Kuchen ab
او یک تکه کوچک از کیک را گاز می زند
یک اصطلاح جالب هم برای این فعل موجود هست 😃
گاهی در فارسی یک اصطلاح داریم که میگیم زبانت را گاز بگیر!!!😅
آلمانیها هم یه اصطلاح این شکلی دارن
sich lieber die Zunge abbeißen
رازدار باش، تحت هیچ شرایطی خیانت نکن
اصطلاحات دیگه
da beißt die Maus keinen Faden ab
این اصطلاح به معنی نمی توان آن را تغیر داد یا نمی توان در مورد آن کاری انجام داد می باشد
اصطلاحات دیگر
mehr abbeißen, als man essen kann
انتظار بیش از حد داشتن
davon könntest du dir ruhig etwas abbeißen
تو باید برای آن تلاش کنی
davon kann jemand sich nichts abbeißen
او هیچکدام را ندارد
einen abbeißen
الکل نوشیدن(در زبان محاوره ای به خصوص در برلین)